باران....
.
به من با خنده می گویی که عاشق نیستی ، باران
.
تمام این دقایق را به رویای تو سر کردم
.
دریغا ، صد دریغا ، این دقایق نیستی باران
.
هزاران وعده ام دادی که همراه دلم باشی
.
ولی صد آه و افسوس که صادق نیستی ،باران
.
دلم خشکید و پژمردم ، از این ابر سترگون
.
چه شد حتی به یاد این شقایق نیستی ، باران؟
.
بگو آری ، بگو آری بگو جوابت را بگو دیگر
.
قبولم کن مگر دیگر که لایق نیستی باران
.
خودم را عاشقانه تر به پای تو فدا کردم
.
چرا با خنده می گویی که عاشق نیستی ، باران
......................................
پ.ن: منظور از باران اشک چشمان عاشق هست که در روزهای جدایی باعث پریشانی عاشق میشه و در نظر عاشق تنها یار او اشک چشمانش هست که در روز های تنهایی شاهد سختی کشیدن اوست
نظرات شما عزیزان:
...
... اگه خواستی ما رو با گروه جوک به ادرس
....
www.thef.loxblog.com
...
ما رو از نظرات خوب خود محروم نسازید
....
...
...
با تشکر